ماهـان عــ❤ــزیزتر از جانماهـان عــ❤ــزیزتر از جان، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

▒▓♥ ماهان عشـ❤ــق ♥▓▒

سبیل نامه !!!

سلام بزرگمرد من!    خیلی حرفها و خاطره ها هست که دلم میخواد وقت بشه و ثبتشون کنم.یه عالمه شیرین زبونی، یه دنیا حاضرجوابی و استدلال، فراوون تغییراتی که نشون میدن تو اون نی نی چندماهه دیروز نیستی و در عین حال بسیار کودکانه هایی که میگن تو هنوز یه مرد سبیلو نیستی. (مامان به فدای اون سبیلهای سبز نشده)  عالم سبیلویی : مامان! اون دوهزار تومنی که گذاشتم اونجا رو بدیم به اون بچه هایی که مامان ندارن.دیگه این دفعه همینجور رد نشیم هیچی بهشون ندیم.  عالم بچگی : مامان! تو مامان اونا نشی ها.   عالم سبیلویی : من همش به مامان بزرگ میگم دیگه بسه برای من کادو نخر،باز برام کادو میخره. عالم بچگ...
29 مرداد 1391

فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ

بر تمام ساکنین شهر وحدت یک سلام         با امید عشق و ایمان و محبت یک سلام بر جوان و پیر و بر زنها و مردان همچنین        تازه وارد،یار دیرین،پیش کسوت یک سلام    و سلام بر تو همه وجودم، گل پسر ماهم!    بارها و بارها میخواستم بیام و بنویسم از کارهات، از شیرین زبونیهایت،از بازیهات،از احساساتت و از... اما... .و بارها این "اما"ها تکرار شد تا تعطیلی این یادنوشته ها به دوماه رسید.    "اما" این بار دلم نیومد که ننویسم:آخه الان به اقتضای سنت سوالات خیلی جالبی میپرسی که بعضی وقتا جواب دادن به اونا خیلی سخته.در همه زمینه ها سوال داری و ...
11 مرداد 1391
1